تئوري جديدي که انقلاب اسلامي، در طول چهل سال خود ارائه نموده: مديريت واسعه همانند رحمت واسعه است. چون با مديريت تنگ نظرانه حاکم بر غرب، تضاد دارد لذا تا کنون هيچ کس به تئوريزاسيون آن، مشغول نشده اگر تعدادي هم مديريت اسلامي را مطرح کرده اند، با همان ديد مديريت تيلوريسم بوده است. ساده ترين دليل موفق بودن اين ديدگاه، تفاوت در صنايع نظامي و ملي ايران است. صنايع نظامي با توجه به نظارت مستقيم: فرماندهي کل قوا و رهبري معظم انقلاب اسلامي، بدون توجه به ديدگاههاي بيروني، همه چيز را از ابتدا شروع کرده، و اکنون بالاتر از همه رسيده اند. چرا که ديدگاه اسلامي ديدگاه مديريت واسعه است. نمونه اين ديدگاه هم، از زبان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بيان شده که فرمود: در دفاع از مستضعيفين، شيعه و سني نمي شناسيم! به عبارت ساده تر مديريت واسعه، مديريت دهکده جهاني است. يعني همه جهان را يکپارچه مي بيند. زيرا همه آنها محلوق خداي واحد هستند، و خداوند هم در اين دنيا، رحمت واسعه دارد. و در توزيع نعمت ها (ثروتها) کافر و مسلمان، شيعه و سني را فرق نمي گذارد. با اين ديد موشکي ساخته مي شود با: برد 2000کيلومتر تا آرزوي پدر موشکي ايران يعني: شهيد تهراني براورده شود، او به دفاع از مملکت فکر مي کرد ولي فراتر از ان، به دفاع از فلسطين هم مي انديشيد: آرزو داشت موشکي بسازد که تل آويو را هدف بگيرد، و کابينه رژيم جعلي را نابود کند. برعکس مديريت واسعه، مديريت تيلوري که هدف آن ايجاد اسرائيل و رژيم هاي جعلي ديگر، و بهره و استثمار از کارگر است. آنها مديران را نژاد برتر مي دانند! و براساس جاه طلبي ها او را دسته بندي مي کنند. هرچه مديري جاه طلب تر باشد، براي تئوري انها بهتر است. حتي از طرح آن ناراحت نيستند، بلکه علنا مي گويند اگر دو مدير شرايط يکساني داشتند، کار را بايد به دست مديري داد که: جاه طلبي بيشتري دارد. جاه طلبي صهيونيست ها از همه بيشتر است! آنها در پروتکل هاي خود اعتراف کرده اند که: فقط دنبال پول و قدرت هستند. آنها حتي هيتلر را مجبور کردند يهوديهاي فقير را به سوزاند! تا هيچ يهودي فقيري و بي قدرت نماند. بهايي ها، وهابي ها (داعش و طالبان و القاعده) همين روش را دارند. آنها هيچ عضو فقير نمي پذيرند، اگر با مساعدت مالي به درجه اي رسيد، او را صاحب شرکت و اموال مي کنند، وگرنه به دشمنان خودشان  معرفي مي کنند، تا دستگير و اعدام شوند! انديشه صهيونيستي در تمام تئوريهاي مديريت غربي وجود دارد. شاگردان و دست پروده هاي انها هم، جز اين نمي انديشند. مثلا پرفسور خود خوانده اي بنام راغفر، در ايران است که خلاصه اين تئوريهاي آمريکايي صهيونيستي است. از ديد او ايران کشور فاقد مديريت! فقير و بيچاره و توسعه نيافته و: نا آگاه به اصول جديد است. وي مي گويد 14000اختراع ايراني ها، در امريکا ثبت شده و نتيجه مي گيرد که: پس در ايران نمي توان! رشد کرد. بايد به امريکا رفت. و اختراعات بيشتري را به آنجا برد. در حاليکه با ديدگاه مديريت واسعه، اين تعداد اختراع نشان مي دهد که: آمريکا به آن احتياج داشته و بنام خودش ثبت کرده، تا به جاه طلبي ها خود اضافه کند. ثابت مي کند هوش ايراني از آمريکاييها هم برتر است. اينکه چرا جلوي اين کار گرفته نمي شود، زيرا مردم آمريکا هم در مديريت واسعه، با بقيه مردم فرقي ندارند، و بايد نياز هاي انها برطرف شود. او چون آمريکايي فکر مي کند، فقط آمار امريکا را دارد! ولي مديريت واسعه آمار همه کشورها را دارد، و ميداند که اعزام ايرانيان به خارج، براي مديريت جهاني ايران است! که بزودي آثار ان در حکومت واحد جهاني مشخص خواهد شد.


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : مديريت ,واسعه ,طلبي ,ديدگاه ,واسعه، ,بايد ,مديريت واسعه، ,مديريت واسعه ,ديدگاه مديريت ,واسعه، مديريت ,صنايع نظامي ,مديريت واسعه، مديريت
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Andrea Beautiful dreams come true الماس نیوز پرشین پامر آشپزباشی masiretejarat گردشگری رضویه آقای. نیک سئو پارسي