وحيد افراخته کسي که از خودش نپرسيدند!

مجاهدين خلق ايران، طي سالهاي دراز همه گناهها را، به گردن وحيد افراخته انداختند، تا رجوي معصوم بماند. ولي تا کنون کسي از خانواده او سوال نکردند، که موضوع چه بود يا حتي از خودش نخواستند، تا مطلب را باز کند! امروز ما به منزل وحيد افراخته رفتيم، تا دلجويي باشد از مادر پيرش، وي که به تنهايي در محله نارمک  تهران، زندگي مي کند همه کساني را که باعث: اعدام فرزندش شدند نفرين مي کند. مي گويد: سعيد افراخته پدر وحيد مامور دارايي بود، و هر سال ماموريت دريکي از شهرها داشت،  پدر بزرگ وحيد افراخته هم، مامور دولت بود. اما مادر و جد مادري اش سبزواري بودند، و از خانواده بزرگ تجلي سبزواري. شاعر و نويسنده که به خط بسيار خوش هم اراسته بود. از او کتابهاي دست نوشته زيادي باقي مانده است. که دخترش ان ها را مانند گنج گرانبهايي نگه داشته. يکي از کتابهاي چاپ شده او که به چاپ سنگي، و با خط زيباي نستعليق است در باره: تاريخ خراسان و نقش آن در انقلاب مشروطه است. ما از مسئولين و همه کتابخانه هاي مربوطه، مي خواهيم تا اين نوشته ها را از خانواده خريداري، و در انتشار يا نگهداري ان سعي و کوشش نماند. بنابر اين خانواده وحيد افراخته، چه از لحاظ پدري و چه مادري، ادامه مطلب.